English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5264 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
carburetor tickler U پاک کننده لولههای کاربراتور
vapor trail U لولههای بخار
vaporizer U بخار کننده
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
miasmas U دم یادمه بد بو بخار یادمه مسموم کننده
miasma U دم یادمه بد بو بخار یادمه مسموم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
upkeep U هزینه نگهداری وتعمیر
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
maintainability U ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
precipitation of moisture U انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
bronchial tubes U لولههای نایژ
blow tubes U لولههای دمنده
guide pipes U لولههای راهنما
drop message U لولههای خبر
ducts U لولههای هوا
voice tube U لولههای صدارسان
malpighian tubes or vessels U لولههای ملپیگی
fallopian tubes U لولههای رحم
flying lines U لولههای متحرک
ear-splitting U کر کننده
refutatory U رد کننده
filleting U پر کننده
fillets U پر کننده
solver U حل کننده
fillet U پر کننده
renunciant U رد کننده
filleted U پر کننده
catterer U پچ پچ کننده
bandwidth U یچ کننده
crusher U له کننده
repudiationist U رد کننده
mauler U له کننده
attenuant U اب کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
refuser U رد کننده
crepitant U خش خش کننده
spurner U رد کننده
bender U خم کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
renunciant U کننده
hopper U لی لی کننده
tracker U پی کننده
puffer U پف کننده
benders U خم کننده
prattfall U پچ پچ کننده
refutative U رد کننده
abjurer or abjuror U کننده
skittish U رم کننده
prater U پچ پچ کننده
hoppers U لی لی کننده
filler U پر کننده
deletive U حک کننده
bidder U کننده
swooner U غش کننده
bidders U کننده
trackers U پی کننده
fluxing oil U اب کننده
attacking U تک کننده
whisperer U پچ پچ کننده
squasher U له کننده
squelcher U له کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
rebutter U رد کننده
thinner U کم کننده
doer U کننده
sensor U حس کننده
doers U کننده
jaberer U پچ پچ کننده
surfy U کف کننده
syncopator U غش کننده
mitigative U کم کننده
fizzy U کف کننده
deflective U کج کننده
mitigatory U کم کننده
commulator U یک سو کننده
mumbler U من من کننده
fillers U پر کننده
percutient U دق کننده
noncommittal U رد کننده
secondary sewers U لولههای فرعی فاضلاب
casing pipe U لولههای غیرمشبک چاه
quick ening U زنده کننده
quantizer U پلهای کننده
annihilator U نابود کننده
quantizer U رقمی کننده
divider U تقسیم کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com